پسران نیکل

معرفی کتاب پسران نیکل
کتاب پسران نیکل نوشته کلسن وایتهد، داستانی تکان دهنده از بد رفتاری با سیاه‌پوستان و نژادپرستی آمریکایی‌ها را به تصویر می‌کشد. پسر نوجوان سیاه‌پوستی که طی یک اتفاق ناخواسته به مدرسه اصلاح و تربیت فرستاده می‌شود و حوادث عجیبی در آنجا برایش روی می‌دهد.

این رمان بعد از انتشار از سوی نشریه تایم به عنوان بهترین رمان دهه انتخاب شد و امسال نیز جایزه پولیتزر را در بخش ادبیات داستانی به دست آورد. کتاب پسران نیکل (The Nickel Boys) نشان دهندۀ قدرت مواجه و ایستادگی انسان در برابر سختی‌ها و مشکلات است.

خلاصه‌ای از داستان کتاب پسران نیکل:

الوود کورتیس نوجوان سیاه‌پوست درست در روزهایی که جنبش اعتراضی سیاه‌پوستان در فرنچ تاون تالاهاسی برپا بود، در روز کریسمس هدیه‌ای شامل چند لباس و یک صفحه گرامافون از صحبت‌های مارتین لوترکینگ دریافت می‌کند. سخنرانی‌های جذاب لوترکینگ بسیار بر روی او تأثیر می‌گذارد و این جمله پیوسته در ذهنش تکرار می‌شود: «تو هم مثل دیگران قابل احترامی.» پدر و مادر الوود در کودکی او را رها کرده و مادربزرگش از وی نگه‌داری می‌کند. با قوانین ناعادلانه‌ای که در دهه 60 آمریکا درباره سیاه‌پوستان وجود داشت یک اشتباه کوچک می‌توانست پسر سیاه‌پوست بی‌آزاری مانند الوود را به دارالتأدیب بفرستد و مسیر زندگی‌اش را برای همیشه عوض کند.

داستان پسران نیکل در دهه 1960 در زمانی اتفاق می‌افتد که قوانین جیم کرو اعمال می‌شود که در پی آن دستور جداسازی نژادی در همه تأسیسات عمومی برای سیاه‌پوستان آمریکایی صادر شده بود. این کتاب قصه دو نوجوان سیاه‌پوست در یک مرکز دارالتأدیب جداسازی نشده به نام آکادمی نیکل است.

الوود دوست دارد در دانشکده سیاه‌پوستان شهر به تحصیل بپردازد. یک روز برای آشنایی با فضای دانشکده به آن‌جا می‌رود و هنگام رفتن ناخواسته و ندانسته سوار خودرویی می‌شود که سرقتی است و پلیس او را دستگیر می‌کند. آکادمی نیکل وعده آموزش فکری، فیزیکی و اخلاقی به بزهکاران نوجوان می‌دهد. شعار این مرکز آن است که در آرامش و صلح مردانی شریف تربیت می‌کند. اما حقیقت چیز دیگری است!

دوستان الوود در آکادمی نیکل یا در مقابل رفتارهای مسئولان آن مقاومت کرده و به همین دلیل سر به نیست می‌شوند و یا در برابر چشمان الوود به افرادی بی‌اراده و مطیع تبدیل می‌شوند. اما الوود همواره جمله‌ای از مارتین لوترکینگ را به خاطر می‌آورد و مسیر دیگری را پیش می‌گیرد: «ما را به زندان بیندازید، خانه‌هایمان را بمباران کنید، فرزندانمان را تهدید کنید، کتک بزنید و نیمه‌جان رهایشان کنید، ما همچنان به شما عشق خواهیم ورزید.»

الوود هنگام رویارویی با کابوس‌های آکادمی، مکانی که در آن دانش‌آموزان ضرب و شتم می‌شوند و مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌گیرند، بر پیام مارتین لوترکینگ تمرکز کرده و سعی می‌کند نفرت و بی‌عدالتی را با عشق جواب دهد. یکی از دوستانش به نام جک ترنر، پسربچه‌ای است که پدر و مادر ندارد و تصور می‌کند آرمان‌گرایی الوود ساده‌لوحانه و اشتباه است. دیدگاه‌های متفاوت این دو، داستان را جلو می‌برد و منجر به تصمیم‌گیری‌ای می‌شود که عواقب سنگینی به دنبال دارد.

این رمان یک داستان واقعی را روایت می‌کند. داستانی که در مدرسه اصلاح و تربیت روی می‌دهد، نوجوانانی که به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین کشور برای سپری کردن دوره محکومیتشان به این مدارس فرستاده می‌شوند. مدرسه اصلاح تربیتی که در ایالت فلوریدای آمریکا به مدت 111 سال مشغول فعالیت بوده و اتفاقات آن همواره موضوع مهمی برای تحقیقات دانشگاه‌های آمریکا بوده است و آنان توانستند قبرستان‌های مخفی را پیدا کنند که به احتمال بسیار با این مدرسه اصلاح تربیتی مرموز مرتبط بوده‌اند.

کولسن وایتهد (Colson Whitehead) به عنوان یک رنگین‌پوست که در دوران تاریخی تلخی در آمریکا زندگی کرده، به خوبی موفق شده رنج و تبعیضی که هم‌نژادهایش در دهه‌های میانی قرن بیستم تحمل کردند را به نمایش بگذارد. او بعد از رمان راه‌آهن زیرزمینی همواره به ادای دِین به سیاه‌پوستان رنج کشیده پرداخته و با رمان پسران نیکل یک بار دیگر این دِین را ادا کرده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *