معرفی کتاب انتخابات و انتخاب اصلح
کتاب انتخابات و انتخاب اصلح نوشتهی عباس چهاردولی و ابولقاسم دلانگیز، به نقش و تأثیر مردم در نظامهای سیاسی مختلف، مشارکت مردم در نظام سیاسی ایران، اهمیت انتخابات در ایران و قوانین مربوط به آن میپردازد.
عباس چهاردولی و ابولقاسم دلانگیز کتاب خود را با سخنان آیتالله امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظله العالی) درخصوص انتخابات آغاز میکنند و در ادامه اظهارات سایر اندیشمندان و بزرگان اسلام را ذکر میکنند.
کتاب «انتخابات و انتخاب اصلح» به فعالیت سیاسی مردمی در ایران و سایر کشورها نیز میپردازد و میزان مشارکت و نوع تصمیمگیری مردم را نمودی از نگرش سیاسی آنها نسبت به مسئولان کشور عنوان میکند. نویسندگان با استناد به این موضوع، انتخابات دورههای آیندهی ایران را بسیار مهم میدانند چرا که مشارکت مردم، پیغام بسیار مهمی دربارهی پایداری و مردمسالاری ایران را به کشورهای منطقه و فرامنطقهای ارسال میکند و میتواند الگوی مناسبی برای انتخابات در سایر کشورها باشد.
در بخشی از کتاب انتخابات و انتخاب اصلح میخوانیم:
همزمان با روی کار آمدن رضا شاه فضای استبدادی دوباره کشور را فرامیگیرد در این دوره قانون اساسی مشروطه به راحتی زیر پا گذاشته میشود و به دنبال آن نقشآفرینی مجلس در سیاست خارجی بسیار کمرنگ میگردد. مجلس به ابزار دولت تبدیل شده و نمایندگان به صورتی دستچین شده که موافق نظرات ملوکانه باشند وارد مجلس میگردند. همهی تصمیمها در همهی حیطهها علیالخصوص در حیطهی سیاست خارجی با نظرات شخص رضا شاه مورد تأیید قرار میگیرد. نمونه بارز آن امضاء قرارداد 1933 با انگلستان است که از هیچگونه پشتوانهی منطقی و عقلانی برخوردار نبوده و منافع ملی ایران را به هیچ وجه تأمین نمیکند. این قرارداد به خاطر حضور دیکتاتوری رضا شاه و عدم توانایی مجلس به راحتی به تصویب میرسد.
به طور کلی باید اذعان نمود که در این دوره مجلس هیچگونه نقشی در تعیین اهداف، اولویتها و رفتارهای سیاست خارجی نداشته و رضا شاه بهتنهایی به تعیین خط مشی سیاست خارجی کشور میپردازد. رضا شاه همچنین در مجالس 6 و 7، مخالفان بالقوه و بالفعل خودش را که بازمانده از مشروطه بودند یا میکشد و یا تبعید مینماید.
مدرّس، مصدق، فرخی یزدی، تقی زاده و… از جمله افرادی هستند که در این دوره مورد غضب رضا شاه قرار میگیرند. رضا شاه حتی پس از مدتی حامی خودش تیمور تاش را که از اعضای مجلس و یکی از عاملان اصلی تعیین سیاست خارجی کشور بود حذف میکند. این دوره نمود کامل عدم نقشآفرینی مجلس به شمار رفته و تنها دیکتاتوری رضا شاه تعیین کننده همهی سیاستهای داخلی و خارجی کشور است. در این زمان سیاست خارجی کشور به سوی آلمان میل میکند. در حالی که دگرگونی رابطه به سوی آلمان و اصرار بر ادامه آن بدون اتکا به مبادی عقلانی بود که مجلس هیچگونه دخالتی در آن نداشت.