آتش بدون دود

شاید نام آتش بدون دود را با سریالش که در سال‌های ۵۳ و ۵۴ از تلویزیون پخش می‌شد به یاد داشته باشید، شاید هم با خواندن این رمان طولانی، روزها و شب‌هایتان را با داستانی دلنشین گره زده‌اید. بهرحال، این اثر داستانی است که نوشتنش سی‌سال زمان برده و جایزه لوح زرین و دیپلم افتخار بیست سال ادبیات داستانی ایران و جوایز دیگری چون براتیسلاوا، تعلیم‌ و تربیت یونسکو و کتاب ‌سال ایران را برای نویسنده‌اش، نادر ابراهیمی به ارمغان آورده است. رمان هفت جلدی که در سه کتاب مجزا منتشر شده است و روایتی از زندگی چندین نسل یک خانواده است. در این یادداشت نگاهی به این رمان زیبای ایرانی می‌اندازیم.

حرف اصلی
حرف اصلی این رمان عشق است. اما عشق نه از آن نوع معمولی که در دیگر کتاب‌ها خوانده‌ایم. عشقی پرشور که غرور و خشونت را هم در درونش می‌پرورد. در کنار عشق، زبان شاعرانه‌ی نادر ابراهیمی آنچنان زیبایی‌های ترکمن صحرا را تصویر می‌کند که می‌توان چشم‌ها را بست و خود را آنجا تصور کرد. رویارویی جهل با علم و دانایی هم موضوع دیگری است که این کتاب بازتاب می‌دهد و نمایانگر اختلاف نظر میان دو نسل است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *